به کوهستان می نگرم ، درونم سرشار از نیرو می شود کوهها سر فرود می آورند ، و می گویند : باز ما را درخواهی نورد . ارد بزرگ
 
کاش میشد در کوهستان بمانم
 
به کوهستانی زیبا و روح افزا
 
رسیده ام
 
آرامشی دلپذیر حکمفرماست
 
از پنجره به بیرون  مینگرم
 
پرواز دسته جمعی پرندگان مهاجر،
 
آسمان نیلگون و کوههای  سراسر سبز
 
که با نور نقره فام آفتاب
 مزین شده
 
چشمانم را نوازش میدهد
 
آهنگ  دلپذیر زنگوله ی گاو ها
 
موسیقی دلنشینی را مینوازد.
 
در اینجا از آدمیانی که
 
کلامشان و لبخندشان
 
دروغین است خبری نیست  
آدم های  ریا کار و پنهانکار
 
آدمهایی که به فرمان خود نمی زیند
 
و در زندان قید وبند اسیرند
 
آدم های تهی از عواطف انسانی
 
که همچون عروسکهای متحرک به هر سو روانند
 
و نقشه ی ویرانی تو را در سر میرورانند
 
آدمهاییکه از ترس چشم زخم تو را از خود میرانند
 
اینجا کسی بیکار نیست
 
کسی در غم نان وآب نیست
 
از تبعیض  نژادی ، مذهبی خبری نیست
 
از فقر ونابرابری  اثری نیست
 
از جنگ و خشونت هم خبری  نیست
 
کاش میشد در کوهستان بمانم
 
شکوهه عمرانی
ژنو / سوییس
http://chokouh.tk
۱۳۸۸ بهمن ۱۵, پنجشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.