۱۳۸۸ اسفند ۱۹, چهارشنبه

عرضه‌ي لپ‌تاپ فوق باريك بدون كي‌بورد از سوي ايسر

ايسر قصد دارد لپ‌تاپ فوق باريك جديدي را عرضه كند كه داراي كي‌بورد لمسي بوده و از لايه شيشه‌اي پنل به‌عنوان كاور استفاده مي‌كند.

به گزارش سرويس فن‌آوري اطلاعات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، طراحي اين لپ‌تاپ به كاهش ضخامت آن و همچنين كاهش هزينه‌هاي مواد به‌كار رفته در ساختش كمك مي‌كند.

بر اساس گمانه‌هاي مطرح شده، پلاستيك دور صفحه ال سي‌دي لپ‌تاپ حذف شده و درعوض نمايشگر با نوع جديدي از شيشه مستحكم ساخته مي‌شود كه نيازي به فريم ندارد و پشت شيشه نمايشگر نيز با رنگ پوشانده مي‌شود تا شكل لپ‌تاپ‌هاي معمولي را داشته باشد.

همچنين به جاي كي‌بورد كوئرتي مشاهده شده در لپ‌تاپ‌هاي استاندارد كي‌بورد مجازي همانند نوع مشاهده شده در تبلت آي پد به كار گرفته خواهد شد. بر اساس گزارش ديجي تايمز به نقل از منابع آگاه، اين لپ‌تاپ قرار است نيمه دوم سال 2010 عرضه شود.

بررسي چگونگي تعيين نسبت قيمت به كيفيت مطبوعات

در جوامعي كه به اعتقاد كارشناسان فرهنگ شنيداري در دريافت خبر و اطلاع بين مردم مرسوم است، شايد يكي از مولفه‌هاي اصلي جذب و تشويق مخاطب براي خريد نشريات بويژه روزنامه قيمت مناسب يا به‌عبارت بهتر از ديدگاه عموم جامعه، پايين بودن آن باشد. در اين بين اگر قيمت نشريه پايين و در مقابل محتواي آن داراي كيفيت بالا باشد، به‌طور قطع مخاطبان با ميل بيش‌تري به خريد آن تن مي‌دهند و درصورت مواجه شدن با محتواي مناسب با خواست خود، خواننده دائمي آن خواهند شد؛ اما در جامعه‌اي مانند ايران بعضا با بالاتر بودن قيمت برخي از روزنامه‌ها روبه‌رو مي‌شويم بدون اينكه تغييرات محسوسي در محتواي آن ايجاد شده باشد.

به گزارش خبرنگار رسانه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، روزنامه‌ها در سطح بالاي مطبوعات جهان به پشتوانه محتواي با كيفيت مطلوب خود با توجه به شناخت نياز مخاطب و مسوولان در مسير دانستن اطلاعات قيمت تك فروشي خود را افزايش مي‌دهند، با اين اطمينان كه مخاطبان دائمي خود را از دست نخواهند داد. به‌طور مثال سايت اطلاع‌رساني وال استريت ژورنال حتي براي انتشار اطلاعات در فضاي سايبر از مشتركان خود حق اشتراك دريافت مي‌كند؛ زيرا مردم مي‌دانند جديدترين و جنجالي‌ترين اخبار از سوي اين موسسه خبري منتشر مي‌شود.

حال با طرح اين سوال كه چه ارتباطي مي‌تواند بين قيمت روزنامه و محتواي آن وجود داشته باشد، از اساتيد ارتباطات درباره مولفه‌هاي موثر بر قيمت تك‌فروشي روزنامه‌ها پرسيديم.

*روزنامه بي‌كيفيت حتي با قيمت پايين فروش نمي‌رود

بيژن نفيسي - مدرس روزنامه‌نگاري - در گفت‌وگو با خبرنگار رسانه ايسنا، در بررسي چرايي تفاوت قيمت روزنامه‌ها به نسبت كيفيت آن‌ها گفت: ‌برخي روزنامه‌ها به تشكيلات دولتي يا سازمان‌هاي مختلف وابسته هستند و از آن‌ها كمك مالي دريافت مي‌كنند كه همين امر باعث پايين بودن قيمت روزنامه مي‌شود.

وي با بيان اين كه پايين آوردن قيمت روزنامه توسط آن دسته روزنامه‌هايي كه از نظر مالي حمايت مي‌شوند در جذب مخاطب بيشتر، كمك موثري است، افزود: علاوه بر كيفيت محتواي منتشر شده در روزنامه‌ها يكي از پارامترهاي جذب مخاطب قيمت روزنامه است كه رابطه عكس با هم دارند.

او تصريح كرد: روزنامه‌هايي كه از كمك مالي حزبي و يا دستگاه‌هاي دولتي كمتر استفاده مي‌كنند به تك فروشي متوسل شده تا از اين طريق هزينه‌هاي انتشار و توزيع روزنامه را جبران كرده باشند.

نفيسي در بيان راه‌هاي كسب درآمد براي يك روزنامه اظهار كرد: ‌تك‌فروشي به‌عنوان مهمترين عنصر در كسب درآمد در يك روزنامه لحاظ مي‌شود. بعد از آن آگهي‌ها، مسوولان روزنامه را در جبران هزينه‌ها كمك مي‌كنند. يارانه‌اي كه شايد روزنامه بگيرد از ديگر منابع درآمد روزنامه‌هاست كه در كنار دو مولفه قبل بايد جوابگوي دخل و خرج روزنامه باشد.

*مولفه محتوا براي جذب مخاطب نبايد از نظر دور بماند

به گفته او مسوولان برخي از روزنامه‌ها قيمت تك‌فروشي را بالا مي‌برند تا شايد هزينه‌هاي مربوط به بخش انتشار و توزيع را جبران كرده باشند. هرچند روزنامه‌هايي كه از دريافت يارانه‌ها بي‌بهره‌اند با جذب آگهي‌ها قيمت روزنامه را پايين نگه مي‌دارند تا مخاطبين خود را از دست ندهند.

نفيسي با تاكيد بر اينكه مولفه محتوا براي جذب مخاطب نبايد از نظر دور بماند، تاكيد كرد:‌ روزنامه‌اي كه با قيمت پايين توزيع مي‌شود اما محتواي مورد نياز مخاطب خود را دربر نداشته باشد به طور قطع فروش ندارد.

*قيمت پايين و محتواي مناسب مطلوب مخاطبان است

او با بيان اين‌كه قيمت پايين و محتواي مناسب مطلوب مخاطبان است، افزود: تيراژ بالا باعث جذب آگهي در روزنامه مي‌شود؛ بنابراين مسوولان روزنامه و كاركنان آن بايد با ايجاد محتواي با كيفيت و انتشار مطالب مورد نياز مخاطبان افزايش تيراژ روزنامه را هدف قرار دهند تا به اين طريق موفق به گرفتن آگهي شده و در نتيجه قيمت روزنامه را پايين بياورند.

وي در اشاره به قيمت روزنامه‌ها در ديگر نقاط دنيا اظهار كرد: در كشورهاي مختلف قيمت روزنامه‌ها به نكات مختلفي وابسته است؛ حتي ممكن است روزنامه‌اي رايگان منتشر شود. زيرا در برخي از موارد پول دريافتي از بخش آگهي‌ها جوابگوي نياز مالي روزنامه است و باعث مي شود مسئولان روزنامه با توجه به اعتباري كه دارند با استفاده دريافتي خود از بخش بازرگاني خود باعث مي‌شود منبع ديگري براي درآمد درنظر نگيرند.

كارشناسان ديگر بر اين عقيده‌اند كه در روزنامه‌هاي پرتيراژ دنيا تك فروشي تعيين كننده نيست زيرا اين روزنامه‌ها با انتشار آگهي از شركت‌هاي معتبر در روزنامه خود هزينه‌هاي جاري را تامين مي كنند و شرايط قيمت‌گذاري روزنامه در خارج، با كشور ما كه علاقه‌مندي به مطالعه روزنامه پايين است، تفاوت دارد. در بين روزنامه‌هاي خارجي با تيراژ بالا و مطالب پرمحتوايي كه مورد تقاضا مخاطبان است بين قيمت تمام شده روزنامه و هزينه كاركنان تعادل ايجاد شده و شايد روزنامه را با قيمت پايين‌تري نسبت به ديگر مايحتاج خود به فروش برسانند.

*تعيين قيمت روزنامه براساس نحوه مديريت

اما يك استاد ارتباطات نيز در اين زمينه معتقد است كه قيمت روزنامه براساس نحوه مديريت آن و قيمت تمام شده يعني چاپ، انتشار و هزينه كاركنان روزنامه تعيين مي‌شود.

علي گرانمايه‌پور با بيان اين كه اگر دولت يارانه بدهد قيمت تمام شده روزنامه كه در اختيار مخاطب قرار مي‌گيرد كاهش مي‌يابد، افزود: ‌اگر يارانه به روزنامه‌اي تعلق نگيرد، از آنجا كه يكي از مولفه‌هاي جذب مخاطب در كشور ما قيمت پايين روزنامه است، مسوولان روزنامه سعي مي‌كنند با راه حل‌هاي ديگر قيمت آن را تعديل كنند.

در هر حال در كشور ما يكي از علل اصلي خريد يا ميل مخاطب به روزنامه قيمت آن است هرچند اين نكته در تمام نشريات قابل تسري نيست. در ماهنامه، فصل‌نامه، هفته نامه و روزنامه با توجه به نوع مطالب، كيفيت چاپ، نحوه نگارش يا رويكرد سياسي و يا هر نگاه ديگري كه روزنامه دارد در ميزان تمايل مخاطبان به خريد موثر است اما همان طور كه پيش تر گفته شد قيمت از مهمترين عوامل در اين فرايند است.

گرانمايه‌پور با تاكيد بر اينكه يكي از راه‌هاي كاهش قيمت روزنامه كه توسط مخاطب پرداخت مي‌شود، انتشار آگهي در روزنامه است در اين باره يادآور شد: ساليان سال است كه مردم روزنامه‌هايي را به خاطر صفحات ضميمه آگهي آن خريداري مي‌كنند. در پنج سال گذشته تيراژ برخي از روزنامه‌ها به خاطر آگهي ضميمه آن بالا رفته است هرچند چون تحقيقات درستي در كشور ما انجام نشده است، نمي‌توان دريافت چه تعداد از اين روزنامه‌ها به خاطر ضمايم آن خريداري مي‌شوند و چه تعداد براي مطالعه روزنامه. شايد به اين ترتيب روزنامه‌ها در نحوه اطلاع‌رساني خود تغييراتي ايجاد كرده و مطابق با خواست مردم چگونگي چينش صفحات روزنامه را انجام دهند.

هر قدر درآمد روزنامه بيش‌تر باشد، قيمت فروش آن پايين خواهد آمد كه به اعتقاد گرانمايه‌پور در اين صورت طبيعي است روزنامه‌هايي كه نه از يارانه ‌بهره مي‌برند و نه آگهي دارند با قيمت بالا فروخته خواهند شد، در شرايطي كه با توجه به كم بودن تعداد مخاطبان روزنامه در كشور ما بايد با بهره‌گيري از درآمد ناشي از آگهي‌ها كمك‌هاي دولتي و پايين آوردن هزينه چاپ قيمت روزنامه پايين آورده و مخاطب بيش‌تري جذب كرد.

اين استاد دانشگاه درباره تاثير قيمت در خريد روزنامه توسط شهروندان ديگر كشورهاي جهان گفت:‌ مخاطبان روشنفكر روزنامه‌هايي چون لوموند را با چند ده يورو تهيه و مطالعه مي‌كنند. خريداران روزنامه در خارج از كشور مي‌دانند روزنامه اي كه تهيه مي‌كنند به طور خاص به يك موضوع تعلق دارد و براي رسيدن به مطالبي در يك موضوع خاص هزينه مي‌كند اما متاسفانه در نشريات داخلي ما حوزه‌هاي مشخصي وجود ندارد.

در خارج از ايران روزنامه‌هاي خاص ورزشي، اجتماعي، سياسي، فرهنگي و هنري وجود دارد اما در كشور ما به طور مثال در يك مجله اقتصادي آگهي‌هاي مربوط به جراحان پلاستيك و زيبايي و عكس قبل و بعد از عمل بيني افراد منتشر مي‌شود يا در يك نشريه فرهنگي آگهي‌هاي مربوط به ظروف مختلف به چشم مي‌خورد و به اين ترتيب بازار آشفته‌اي در اين زمينه داريم.

*شناخت مخاطب در تعيين قيمت موثر است

در هر حال تحليلگران بر اين عقيده‌اند كه‌ اگر مسوولان نشريات چون روزنامه‌ها مخاطبان خود را بشناسند مي‌توانند براي قيمت آن تصميم گيري كنند؛ در كشورهاي ديگر به دو شكل از انتشار روزنامه‌ها حمايت مي‌شود؛ به اين ترتيب كه به روزنامه يارانه تعلق مي‌گيرد. مثل روزنامه‌هاي انگليس و فرانسه و يا همچون آمريكا امكانات چاپ در اختيار روزنامه‌ها قرار مي‌گيرد به جز اين در موارد ديگر آگهي‌ها تعديل كننده قيمت روزنامه‌ها هستند.

60 درصد وب‌سايت‌هاي مجلات بزرگ سودآورند

بر اساس يك بررسي جديد، بيش از نيمي از وب‌سايت‌هاي مجلات ويژه مصرف‌كنندگان يك و نيم ميليون بازديدكننده ماهانه داشته و سودآورترند.

به گزارش سرويس رسانه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، تبليغات بزرگ‌ترين منبع درآمد 83 درصد از اين وب سايت‌هاست كه به گفته آن‌ها، مهم‌ترين است؛ همچنين مجلات هفتگي از مجلاتي كه هر سه ماه يكبار منتشر مي‌شوند، بيش از دو برابر سودآورترند.

بر اساس بررسي كه از 665 مجله مصرف‌كننده و وب سايت‌هاي آن‌ها توسط Abt SRBI و براي كولومبيا ژورناليسم ريويو انجام گرفته، تقريبا دو سوم از سايت‌هايي كه سود كسب مي‌كنند، محتوايشان را به رايگان عرضه مي‌كنند.

بنا بر يافته‌هاي اين بررسي، بيش از يك سوم از وب سايت‌هاي مجلات حتي نمي‌دانند وب سايتشان سودآور است يا خير؛ در مقابل 212 مجله‌اي كه اعلام كردند سود كسب مي‌كنند، 134 مجله در مورد سودآور بودن وب سايت خود پاسخ دادند مطمئن نيستند و 110 مجله نيز سودآوري آن را بررسي نمي‌كنند در حالي كه 209 مجله پاسخي ندادند.

همچنين در ميان مجلاتي كه وب‌سايت آن‌ها سودي ندارد، احتمال كنترل بودجه اينترنتي توسط سردبير مجله چاپي دو برابر است اما طبق اعلام 67 درصد از اين مجلات، ناشران يا دبيران وب مستقل بودجه اينترنتي را كنترل مي‌كنند.

دبيران وب مستقلي كه مسوول بودجه هستند بيش‌تر احتمال دارد كه با پيشرفت‌هاي فن‌آوري پيش روند و وب‌سايت را براي پلت‌فرم‌هاي متعدد مانند تلفن‌هاي همراه يا تلفن‌هاي هوشمند طراحي كنند.

همراه اول 37 ميليون، ايرانسل 13 ميليون و تاليا حدود يك ميليون مشترك

بر اساس آخرين آمار و گزارش‌ها تعداد مشتركان همراه اول از مرز 37 ميليون نفر گذشت و اپراتور دوم نيز حدود 13 ميليون مشترك دارد كه اين آمار شامل مشتركان دائمي و اعتباري است و مشتركان تاليا هم بين 800 تا حدود يك ميليون اعلام شده است.

به گزارش خبرنگار سرويس ارتباطات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، مدير عامل شركت ارتباطات سيار با اعلام خبر عبور تعداد مشتركان همراه اول از مرز 37 ميليون گفت كه با اين ركوردشكني، ترك سل را در منطقه پشت سرگذاشته و از نظر تعداد مشترك در بين 50 اپراتور منطقه اول شديم.

وحيد صدوقي اظهار كرده است: هم‌اكنون همراه اول 1102 شهر، 46 هزار كيلومتر از جاده‌هاي كشور و 36 هزار روستا يعني حدود 60 درصد روستاهاي كشور را تحت پوشش دارد و به عبارت ديگر 94 درصد مردم كشور مي‌توانند از شبكه همراه اول استفاده كنند.

او با بيان اين كه همراه اول با 259 اپراتور در 110 كشور جهان قرارداد رومينگ بين‌الملل دارد، موفقيت‌هاي اين شركت را مرهون تلاش‌هاي همكاران و شركت‌هاي مخابراتي استان‌ها دانست.

بر اساس آخرين آمار همراه اول، از اين تعداد حدود 16 ميليون و 100 هزار سيم‌كارت براي مشتركان دائمي است. تعداد مشتركان اعتباري همراه اول در حدود 19 ميليون و 200 هزار است كه البته تعداد سيم‌كارت‌هاي دائمي و اعتباري تعداد

سيم‌كارت‌هايي است كه به اسم يك مشتري ثبت شده است و سيم‌كارت‌هاي دائمي و اعتباري كه در شبكه فروش قرار دارند و آماده فروش هستند ولي هنوز به نام كسي ثبت نشده است در اين تعداد محسوب نشده است.

به گزارش ايسنا همچنين بر اساس آخرين آمار گرفته شده اپراتور دوم تلفن همراه (ايرانسل) حدود 13 ميليون مشترك دارد كه اكثريت اين تعداد مشتركان سيم‌كارت‌هاي اعتباري هستند. اما بر اساس اعلام وزارت ارتباطات و فن‌آوري اطلاعات تاليا هم در حدود يك ميليون مشترك دارد.

میهن پرستی در اندیشه و نوای ارد بزرگ و دریا دادور

مطلب جالبی از سایت بزرگ شیروان :

ایران و ستارگانش :

اندیشه های میهن پرستانه « اُرُد بزرگ » بر زبان همگان جاری شده است ، او در هنگامه سرگشتگی نسل امروز، توانست تپش دل وطن پرستان باشد .
تصمیم برآن دارم ابتدا جملاتی از مصلح بزرگ کشورمان تقدیمتان کنم و سپس از بانویی بنویسم که نوای صدای او سرشار از مهر به میهن و سرزمینمان ایران است . بانو « دریا دادور» که بیشتر در مورد او خواهیم خواند .



جملاتی از ارد بزرگ در مورد ارزش و جایگاه میهن :

« به آنهایی که می گویند "اُرد" عشق نمی شناسد بگویید او هم عاشق شد ! ... یک بار و برای همیشه ... عاشق میهن پاکش "ایران" . »
« عشق به میهن نشان پاکی روان آدمی ست . »
« فداکاری در راه میهن ، خوی بزرگان و جاودانه هاست . »
« بدون خودآگاهی ملی ، کشور رنگ پیشرفت به خود نمی گیرد . »
« اگر ارزش های میهنی کمرنگ شوند یکپارچگی کشورها به خطر می افتد . »



« جشن های پیاپی میهنی نرم خویی و دوستی را در بین مردم زیاد می کند . »
« کتاب گران سنگ شاهنامه ، مهمترین دستاورد پیشینه کهن ماست . »
« رود مهر در این سرزمین جاریست ... آزادی و آزادگی خواست همیشگی ایرانیان بوده است . »
« در کاخ های ویران شده نامداران سرزمینمان ایران ، می توان هزاران هزار چشمه جاری دید ... می توان فریادهای دادگستر آنها را شنید ... و تنهایی را از یاد برد ... »
« ایران سپیده دم ، تاریخ است . »
« ایران بهشت ماست ، ایران تنها بهانه بودن است . »


استاد دریا دادور

نگین میهن پرست و بی مانندی که در سال 1350 در شهر مشهد بدنیا آمد . اما اصلیتش از شهر ادب و همیشه سبز رشت می باشد .
از سال 1370 در فرانسه زندگی می کند . در سال ۱۹۹۹ از کنسرواتوآر ملی تولوز فرانسه، موفق به دریافت مدال طلا در رشتة آواز لیریک شد و سپس در سال۲۰۰۰ دیپلم حرفه‌ای‌اش را در رشتة آواز باروک اخذ نمود .

در سایت دریا دادور می خوانیم :
دريا دادور دختر چنگ سحرآميز (نسرین ارمگان) قصة حسن و خانوم حنا ست . صداي خوش و روح شاعري در او موروثي است و عشق بي‌پايان او به موسيقي و آواز از كودكي در رگهايش جاريست.


از كودكي روي صحنه و در لابه‌لاي دكورهاي تئاتر زندگي كرده، از دنياي جادوئي آن الهام گرفته و با عشق به تماشاچي و مردم، رؤياهاي آينده‌اش را ساخته است.

دريا با دريايي از عشق به وطن، سرزمين هزار و يك شب، تخت جمشيد، فردوسي، حافظ، خيام و مولانا را وداع مي‌گويد و براي كسب دانش، هنر، موسيقي و آواز راهي ديار موزار و بيزه مي‌شود.

در سال 1999 از كنسرواتوآر ملي تولوز فرانسه، موفق به دريافت مدال طلا در رشتة آواز ليريك مي‌شود و سپس در سال 2000 ديپلم حرفه‌اي‌اش را در رشتة آواز باروك اخذ مي‌نمايد.

او بلافاصله پس از پايان تحصيلاتش در تئاتر سلطنتي كومپين فرانسه، به عنوان سوليست در دو اجراي متوالي ايفاي نقش مي‌نمايد.

دريا دادور در تابستان سال 2002 چندين شب متوالي در تهران با همراهي اركستر سمفونيك ارمنستان به رهبري لوريس چكناوريان، آواز هاي نقش تهمينه در اپراي ملي رستم و سهراب را اجرا مي‌كند و در زمستان همان سال در تالار وحدت ) رودكي ( تهران چندين شب پي‌درپي در جشنوارة موسيقي ملل به رهبري لوريس چكناوريان آواز مي‌خواند.

او بارها براي اجراي كنسرت به كشورهاي مختلف جهان از جمله ايران، فرانسه، آلمان، سوئد، عمان، آمريكا ، كانادا و .... دعوت مي‌شود.

عشق دريا به شعر و موسيقي و گويش‌هاي گوناگون سرزمين زادگاهش ، او را قادر ساخته است تا طيف وسيعي از ترانه‌هاي محلي و سنتي ايران را به سبک خود و به زيبائي اجرا نمايد. او آهنگهایی نیز روی اشعار فارسی ساخثه و میسازد. ترانه "رقص من" روی قطعه یی از شغر"زهره و منوچهر" ایرج میرزا و "تاب بنفشه" روی غزلی از "حافظ" از جمله خلاقیتهای اخیر او میباشد.


Vatanam: Iran National Anthem by Darya Dadvar

زیباترین آهنگ و نوای بانو دریا دادور قطعه جاودانه "وطنم" می باشد ارد بزرگ می گوید : « هنری که نتواند ارزشهای میهنی و سرور همگانی را فراهم آورد زودگذر و فنا پذیر است . » اجرای شگفت انگیز نخستین سرود ملی ایران با صدای استاد دادور اشک انسان را سرازیر می کند ...

برای دانلود صدای آهنگ جاودانه وطنم با صدای دریا دادور اینجا کلیک کنید . برای دانلود نسخه ویدئویی اینجا کلیک کنید .

برای دیدن آنلاین آهنگ وطنم، اولین سرود ملی ایران، با اجرای بانو دریا دادور اینجا کلیک کنید .


اولین سرود ملی‌ ایران، ساختهٔ اهنگساز فرانسوی، Alfred Jean Baptiste Lemaire
که برای اولین بار با اجرای ارکستر ملل، به رهبری پیمان سلطانی در ایران
به روی صحنه رفت. شعر آن سرودهٔ بیژن ترقی‌ می‌باشد.

نام جاوید وطن
صبح امید وطن
جلوه کن در آسمان
همچو مهر جاودان
وطن ای هستی من
شور و سرمستی من
جلوه کن در آسمان
همچو مهر جاودان
بشنو سوز سخنم
که همآواز تو منم
همه جان و تنم
وطنم، وطنم، وطنم، وطنم
بشنو سوز سخنم
که نوا گر این چمنم
همه جان و تنم
وطنم، وطنم، وطنم، وطنم
همه با یک نام و نشان
به تفاوت هر رنگ و زبان
همه با یک نام و نشان
به تفاوت هر رنگ و زبان
همه شاد و خوش و نغمه زنان
ز صلابت ایران جوان
ز صلابت ایران جوان
ز صلابت ایران جوان


سایت اختصاصی بانو دریا دادور


وب سایت بزرگ شیروان




تصويب استاندارد جديد براي تلفن‌هاي همراه

اتحاديه جهاني مخابرات استاندارد جديدي را تصويب كرده كه سازگاري جهاني، رومينگ بين‌المللي و دسترسي به سرويس‌هاي داده پرسرعت را براي سيستم‌هاي تلفن همراه نسل سوم تضمين مي‌كند.

به گزارش سرويس ارتباطات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، دستورالعمل ITU-R M.1850 مشخصات فني رابط كاربري راديويي ماهواره‌يي براي سيستم‌هاي IMT-2000 را تاييد مي‌كند كه به‌وسيله يك يا چند ارتباط راديويي، دسترسي به مجموعه گسترده‌اي از خدمات مخابراتي را فراهم مي‌كند.

طبق اعلام ITU، اين به‌روزرساني از استاندارد IMT-2000 اصلي پشتيباني كرده و هيچ تاثير منفي برروي ويژگي‌هاي فني فعلي ندارد.

حمدون توره، دبير كل اين سازمان، با استقبال از استاندارد جديد توضيح داد كه اين استاندارد دسترسي به پهناي باند در مناطق دوردست را كه تحت پوشش اتصالات ثابت معمولي نيستند، افزايش مي‌دهد.

بر اساس اين گزارش، ITU در حال حاضر سرگرم طراحي رابط كاربري ماهواره‌يي جديد براي IMT پيشرفته است كه نسل بعدي استانداردهاي نسل سوم است.

افزوده شدن مسيرهاي دوچرخه‌سواري به نقشه‌ي گوگل

سرويس Google Maps مسيرهاي دوچرخه‌سواري را به‌عنوان گزينه جديد براي كاربران فراهم مي‌كند.

به گزارش سرويس فن‌آوري اطلاعات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين شركت اينترنتي با معرفي امكان جديد Google Maps در همايش ملي دوچرخه‌سواري آن را پرتقاضاترين ويژگي براي سرويس نقشه خود خواند. كاربران اين سرويس اكنون مي‌توانند مسيرهاي بين دو مكان را بررسي و مسير مناسب را براي دوچرخه‌سواري انتخاب كنند.

دوچرخه‌سواري در سانفرانسيسكو بدون كمك نقشه دشوار است و كاربران گوگل براي شهرهايي مانند نيويورك و مينياپليس نقشه‌هاي دوچرخه‌سواري خود را تهيه كرده‌اند اما گوگل تاكنون اقدامي در اين مورد به عمل نياورده بود.

به گفته مدير محصول Google Maps، گوگل بيش‌تر اطلاعات مورد نيازش براي جمع‌آوري نقشه‌ها را از سازمان دولتي Rails-to-Trails Conservancy تهيه كرده و مسيرهاي دوچرخه‌سواري در 150 شهر آمريكا را ارائه كرده است.

دوچرخه‌سواران مي‌تواند با استفاده از اين ابزار مسيرهاي ويژه دوچرخه‌سواري و خط‌هاي دوچرخه و همچنين خيابان‌هاي مناسب دوچرخه‌سواري را بيابند؛ گوگل همچنين زمان برآورد شده مسافرت با دوچرخه را نيز در كنار اين اطلاعات گنجانده است.

۱۳۸۸ اسفند ۱۳, پنجشنبه

احمدشاه مسعود ، ارد بزرگ و چه گوارا


احمد شاه مسعود

آنگاه که بزرگترین فیلسوف ایرانزمین را سیلی از اشک با خود بُرد

آخرین فرمانروا - احمدشاه مسعود

روزی که سینه احمدشاه مسعود دریده شد اُرُُُد را سیلی از اشک با خود برد . ارد بزرگ

احمدشاه مسعود آخرین مرد از فرمانروایان پاک و مردمی ایران زمین بود ایرانی به وسعت یک فرهنگ . ارد بزرگ

OROD BOZORG ارد بزرگ

وقتی عده ایی از بزرگ شیروان [ارد بزرگ] در مورد دوستی اش با احمدشاه مسعود ( « چه گوارا » ی قاره کهن* ) می پرسند . پس از سکوتی طولانی با کلماتی شمرده و حزن انگیز می گوید :

احمدشاه مسعود
آزادیخواه میهن پرستی بود
که جان بر سر آرمان نهاد

ارنستو چهگوارا

آهنگ چه گوارا فرمانده‌ی ابدی تقدیم به همه میهن پرستان

Nathalie Cardone – Hasta Siempre

متن آهنگ :

Aprendimos a quererte
Desde la histórica altura
Donde el sol de tu bravura
Le puso cerco a la muerte

Aquí se queda la clara
La entrañable transparencia
De tu querida presencia
Comandante Ché Guevara

Vienes quemando la brisa
con soles de primavera
para plantar la bandera
con la luz de tu sonrisa

Aquí se queda la clara
La entrañable transparencia
De tu querida presencia
Comandante Ché Guevara

Tu amor revolucionario
te conduce a nueva empresa
donde espera la firmeza
de tu brazo libertario

Aquí se queda la clara
La entrañable transparencia
De tu querida presencia
Comandante Ché Guevara

Aquí se queda la clara
La entrañable transparencia
De tu querida presencia
Comandante Ché Guevara

Seguiremos adelante
como junto a tí seguimos
y con Fidel te decimos :
"¡Hasta siempre Comandante!"

Aquí se queda la clara
La entrañable transparencia
De tu querida presencia
Comandante Ché Guevara

Aquí se queda la clara
La entrañable transparencia
De tu querida presencia

Comandante Ché Guevara

ارد بزرگ ، احمدشاه مسعود ، ارنستو چهگوارا

ترجمه‌ی متن:

آموخته‌ایم به تو عشق بورزیم
بر قله‌های تاریخ
تو با خورشیدی از شجاعت
در بستر مرگ آرمیده‌ای

حضور عمیق تو
اکنون واضح تر شده است
فرمانده چه گوارا

دستان پیروزمند و توانای تو
بر تاریخ آتش زد
زمانی که همه‌ی سانتاکلارا
برای دیدن تو از خواب برمی‌خاست

تو آمدی تا باد را
با آفتاب بهاری آتش بزنی
تا با نور لبخندت
پرچمی را برافرازی

انقلابیون شیفته‌ی تو
تو را تا قلم‌رو تازه‌ات هم‌راهی می‌کنند
جایی که با اسلحه‌ی آزادی‌خواهی تو
مقاومت خواهند کرد

ما راه تو را ادامه خواهیم داد
هم‌چنان که تا‌کنون هم‌راهت بوده‌ایم
ما هم‌راه با فیدل [۱] به تو می‌گوییم:
«برای همیشه تو فرمانده‌ای»

[۱]: نام آهنگ اشاره به جمله فیدل کاسترو است که می گوید : چه گوارا برای همیشه فرمانده است.

برای دانلود تصویری اینجا کلیک کنید و سپس وارد ویدئو گوگل شوید و سپس گزینه دانلود را کلیک کنید

دانلود صوتی


منبع :

http://cheguevaraahmadshahmasoodorodbozorg.wordpress.com

/

۱۳۸۸ اسفند ۱, شنبه

ناصر خسرو قبادیانی

ناصر خسرو قبادیانی بسوی باختر ایران روان بود. شبی میهمان شبانی شد در روستای کوچکی در نزدیکی سنندج.

نیمه‌های شب صدای فریاد و ناله شنید. برخاست و از خانه بیرون آمد. صدای فریاد و ناله‌های دلخراش و سوزناک از بالای کوه به گوش می‌رسید.

مبهوت فریادها و ناله‌ها بود که شبان دست بر شانه‌اش گذاشت و گفت:

این صداها از آن مردیست که همسر و فرزند خویش را از دست داده، این مرد پس از چندی جستجو در غاری بر فراز کوه ماندگار شد هر از گاهی شب‌ها ناله‌هایش را می‌شنویم.

چون در بین ما نیست همین فریادها به ما می‌گوید که هنوز زنده است و از این روی خوشحال می‌شویم که نفس می‌کشد.

ناصر خسرو گفت: می‌خواهم به پیش آن مرد روم.

مرد گفت: بگذار مشعلی بیاورم و او را از شیار کوه بالا برد.

ناصر خسرو در آستانه غاری ژرف و در زیر نور مهتاب مردی را دید که بر تخته سنگی نشسته و با دو دست خویش صورتش را پنهان نموده بود.

مرد به آن دو گفت از جان من چه می‌خواهید؟ بگذارید با درد خود بسوزم و بسازم.

ناصر خسرو گفت: من عاشقم این عشق مرا به سفری طول دراز فرا خوانده، اگر عاشقی همراه من شو. چون در سفر گمشده خویش را باز یابی. دیدن آدم‌های جدید و زندگی‌های گوناگون تو را دگرگون خواهد ساخت. در غیر اینصورت این غار و این کوهستان پیشاپیش قبرستان تو و خاطراتت خواهد بود....

چون پگاه خورشید آسمان را روشن کند براه خواهم افتاد اگر خواستی به خانه شبان بیا تا با هم رویم.

چون صبح شد آن مرد همراه ناصرخسرو عازم سفر بود. ......

سال‌ها بعد آن مرد همراه با همسری دیگر و دو کودک به دیار خویش بازگشت در حالی که لبخندی دلنشین بر لب داشت..

اندیشمند یگانه سرزمینمان ارد بزرگ می‌گوید: "سنگینی یادهای سیاه را با تنهایی دو چندان می‌کنی. به میان آدمیان رو و در شادمانی آنها سهیم شو... لبخند آدمیان اندیشههای سیاه را کمرنگ و دلت را گرم خواهد نمود. "

شوریدگان همواره در سفر هستند و چون خواسته خویش یافتند همانجا کاشانه‌ای بسازند، و چون دلتنگ شوند به دیار آغازین خویش باز گردند.

باید دنبال شادی ها گشت ، غمها خودشان ما را پیدا می کنند.(فردریش نیچه)


منبع :

http://manocher.blogsky.com/1388/12/01/post-1/

سخنان بزرگان

شباهنگام برای خانواده و نزدیکانت نامه بنویس و در روز برای اربابان و سرپرستان . ارد بزرگ

عشق از آنجا که با معشوق پیوند می خورید آغاز می گردد و تا حرکت موزون و هماهنگی روح هایتان امتداد می یابد. هنگامی که جان هایتان یکی می شوند ، آن گاه با تمامی وجود عشق خواهید ورزید.دیگر چیزی بین شما نیست که از جنس عشق نباشد . پیوند مقدس همین است. شور و شعف ، وجد و شادمانی واقعی هم ، این است . باربارا دی آنجلیس

عمر آنقدر کوتاه است که نمی‌ارزد آدم حقیر و کوچک بماند. دیزرائیلی

بقیه در ادامه مطلب......
آنچه والا بودن یک فرد را ثابت می کند کرده های او نیست چون بیخ و بن آنها معلوم نیست و معانی مختلفی دارند ، والایی در ایمان به هدف و آرمان است . فردریش نیچه



خنده در ورای خود رازها در سینه دارد . ارد بزرگ



برای انکه در زندگی دچار لغزش نشوی همواره قلب خود را پاک نگه دار. کارلایل



بدبختی می تواند به ما بیاموزد که خوشبخت باشیم. ژول رومن



بشر در این دنیا بیشتر از همه موجودات مصیبت و عذاب کشیده ، بهترین دلیلش هم این است که در بین تمام آنها فقط او می تواند بخندد . نیچه



فاش نکردن اسرار مردم دلیل کرامت و بلندی همت است. سقراط



بسیاری بخاطر برآیند هنجارهای درونی اشان بین نمای سپید و پاکی در اشتباهند . ارد بزرگ



بهترین سیاست صداقت است. سروانتس



زمانیکه دانش یک مرد برای موفقیت کافی است. ولی تقوای او کافی نیست. هر چه را که او ممکن است بدست آورد دوباره از دست خواهد داد . کنفسیوس



ارزش پیمان شکن ، باندازه کفن هم نیست . ارد بزرگ



امید جزیی از خوشبختی است. ژوبر



حقیقت انکارناپذیر است. بدخواهی ممکن است به آن حمله کند. ممکن است نادانی آن را به استهزا بگیرد. اما سرانجام حقیقت پایدار خواهد بود. سر وینستون چرچیل



موفقیت به همان اندازه شکست خطرناک است . لائو تزو



اگر کسی یکبار به تو خیانت کرد ، این اشتباه اوست . اگر کسی دوبار به تو خیانت کرد ، این اشتباه توست . دالایی لاما



تنها آغاز ها را باید جشن گرفت چرا که شیره جهان در رشد و زایندگیست . ارد بزرگ



دیروز تاریخ است . فردا راز است . امروز یک هدیه است . دالایی لاما



هر کجا که هستی ، هر کجا خودت را یافتی ، از هر آنچه که داری لذت ببر ، به تمامی لذت ببر . هر جا که هستی و از هر چه که در دسترس است ، احساس سپاس و نیایش داشته باش . دالایی لاما



دانش را می آموزی اما خرد ، برآیند اندیشه و آموخته های ماست . ارد بزرگ



غضب ، نابیناترین ، شدیدترین و زشت ترین ناصحان است . دسه گور



چراغ مایه دفع تاریکی است ، بدی جوهر تاریکی در زندگی آدمی است ، که از آن دوری باید جست .فردوسی خردمند



دانش آموزان جوانه های برخواسته از وجود آموزگاران اند که با آسمانها می آمیزند و ریشه گاهشان همان خاک پر ارزش است . ارد بزرگ



آنکه تخم بدی را می فشاند ، بدون شک همه محصول آن را درو می کند . دموستن



عمری را تلف کردم تا بفهمم فهمیدن همه چیز لازم نیست . رنه کوتی



آنچه در انسان بزرگ است این است که او پل است نه غایت . فردریش نیچه



اندیشمندانی همواره نا آشنا می مانند که راه سخن گفتن با مردم خویش را نمی دانند . ارد بزرگ



طول کشیدن معالجه را دو سبب خواهد بود : نادانی پزشک ، یا نافرمانی بیمار . زکریای رازی



دو گوش داریم و فقط یک زبان، برای اینکه بیشتر بشنویم و کمتر بگوییم . دیوژن



فریادهای دردناک و ستمدیده ، شمشیرهایست که هر آن به گونه ایی انتقام می گیرند . ارد بزرگ



مهم نیست کجا متولّد شدم و چگونه و کجا زندگی کرده ام. مهم این است که در آنجا که بوده ام چگونه رفتاری داشته ام . جوجیا اوکیف



شور و هیجان داشته باش ، اما هرگز عقل و منطق را کنار مگذار . لخ والسا



گذشت زمان آدمی را پیر نمی سازد، بلکه ترک آرمانها و کمال مطلوبهاست که ما را فرتوت و افتاده می کند . دوگلاس مک آرتور



خوشبختی مانند پروانه ای است ، اگر او را دنبال کنید از شما فرار می کند ولی اگر آرام بنشینید روی سر شما خواهد نشست . داوید هیوم



پیوندمان را با یاد آوری سرشت نیکمان نیرومندتر سازیم . ارد بزرگ



آن که بر فراز بلندترین کوه رفته باشد ؛ خنده می زند بر همهء نمایش های غمناک و جدی بودن های غمناک . فردریش نیچه



ادمی اگر فقط بخواهد خوشبخت باشد به زودی موفق میگردد ولی او می خواهد خوشبخت تر از دیگران باشد و این مشگل است زیرا او دیگران را خوشبخت تر از انچه هستند تصور میکند . مونتسکیو



خوشبختی، فاصله ی این بدختی تا بدبختی بعدی است . چارلی چاپلین



من اگر در بهشت باشم ولی به من بگویند تو حق نداری جهنم را به این بهشت ترجیح بدهی از آن بهشت بیرون می روم . ژان روستان



اگر آرمان برایمان هویدا باشد ابزار های رسیدن به آن را خیلی زود خواهیم یافت . ارد بزرگ



این جهان سراسر افسانه است جز نیکی و بدی چیزی باقی نیست . فردوسی خردمند



اشتغال به هر کاری بهتر از تنبلی و بیکاری است . اسمایلز



زن ها جنگ ها را شروع می کنند و مردها آن ها را ادامه می دهند . ارنست همینگوی



یک مادر خوب به صد استاد و آموزگار می ارزد. ژرژ هربرت



تنها آرمانهای بزرگ است که به ما بینشی فرا دنیوی می دهد . ارد بزرگ



تا بدبختی را نشناسیم هیچوقت راه بدست آوردن و نگه داشتن خوشبختی را یاد نمی گیریم . داوید وایت



برای یاد گرفتن آنچه می خواستم بدانم احتیاج به پیری داشتم ، اکنون برای خوب به پا کردن آنچه که می دانم ، احتیاج به جوانی دارم . ژوبرت



عشق همچون توفان سرزمین غبار گرفته وجود را پاک می کند و انگیزه رشد و باروری روزافزون می گردد . ارد بزرگ



آن اندیشه هایی را دوست دارم که با خون نوشته شده باشند
آدمی بهر تنها زیستن می باید یا حیوان باشد یا خدا. ارسطو می گوید: انگارهء سومی نیز هست بودن یکجای هر دوی آنان ... آن هم فیلسوف وار ..حقایق همه ساده اند. این نه مگر دروغی است دو چندان که آن را بر ساخته اند؟ . فردریش نیچه



وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش هم دوست واقعی باشد . امرسون



کسی که سعی می کند بطرف هدف نهایی قدم بردارد مانند مسافری است که شب هنگام از کوه بالا می رود زمانی که به قله آن رسید چندان به ستارگان نزدیک نیست اما آنها را بهتر می بیند. تانری



آدمی به خاطر نیاز به مراقبت و کمک دیگران با آنها ارتباط برقرارمی کند . فردریش نیچه



دشواری ، به هدف ما ارزش می بخشد . دشواری بیشتر ، ارزش فزونتر . ارد بزرگ



هیچ چیز عوض نمی شود ! شما دیدتان را عوض کنید رمز کار این است . کالوس کاستاندا



من با عشق به تو تنها به میعادگاهم می آیم ، اما این من ، در ظلمت کیست کنار می آیم تا از او دوری کنم ، اما نمی توانم از او بگریزم ، او وجود کوچک خود من است ، آقا و سرور من . حیا و شرمندگی نمی شناسد و شرمنده ام که همراه با او به درگاه تو آمده ام . رابیندرانات تاگور



کتاب زندگی گذشتگان ، جان تاریک را روشنی می بخشد . فردوسی خردمند



نماز عشق ترتیبی ندارد چرا که با نخستین سر بر خاک گذاردن ، دیگر برخواستنی نیست . ارد بزرگ



دوصد گفته چون نیم کردار نیست . ضرب المثل فارسی



خدا را شکر کنید که نعمات و موهبت هایش به علت بینش محدود ما متوقف نمی شود . کاترین پندر



برای هر کس زمان معینی وجود دارد که قابل انتقال نیست . کلود مونه



گاهی هدف خود ، سد دید آدمیست باید دور شد و آنگاه برگشت چه درخشان هویداست . ارد بزرگ



هنرمند، اشیا را با خورشیدی روشن می کند که از آن طبیعت نیست . دیده رو



پول با شادمانی کم داخل کیسه می شود ولی با غم زیاد از ان خارج می گردد . مولیر



مردمان توانمند در میان جشن و بزم نیستند . آنها در هر دم به آرمانی بزرگتر می اندیشند و برای رسیدن به آن در حال پیکارند . ارد بزرگ



دوستان برای نخجیر دشمنان چون تیر و پیکان اند. بزرگمهر



تختخواب خطرناکترین جای دنیاست، چون صدی نود مردم در آن می‌میرند . مارک تواین



عشق چنان شیفتگی در نهان خود دارد که سخت ترین دلها نیز ، گاهی هوس شنا در آن را می کنند . ارد بزرگ



شوهر داروئی است که تمام دردهای دخترانرا علاج می کند . مولیر



کمربند سلطنت ، نشان نوکری برای سرزمینم است نادرها بسیار آمده اند و باز خواهند آمد اما ایران و ایرانی باید همیشه در بزرگی و سروری باشد این آرزوی همه عمرم بوده است . نادر شاه افشار



مستمند کسی است ، که دشواری و سختی ندیده باشد . ارد بزرگ



یک ابله تحصیل کرده از یک ابله بی سواد ابله تر است. مولیر



اگر به قلبت گوش کنی و مغزت را به کار اندازی، هیچ وقت اشتباه نمی کنی. برادلی



تمنای واپسین آدمی ، شناور شدن در بسامدهای گیتی است . ارد بزرگ
بسامدها : امواج



اراده انسانی ، در پهلوی مقدرات او ایستاده و چرخ تکامل او را اداره می کند . فیثاغورث



در شگفتم که سلام آغاز هر دیداری است ولی در نماز پایان است. شاید بدین معناست که پایان نماز آغاز دیدار است. علی شریعتی



امید دارویی است که شفا نمی دهد ، اما درد را قابل تحمل می کند . مارسل آشار



مال ، زنبوری است که اگر از نگه داری آن آگاه باشید عسل می دهد وگرنه نیش می زند و پرواز می کند . مارون



بکار گیری آشنایان در یک گردونه کاری برآیندی جز سرنگونی زود هنگام سرپرست آن گردونه را به دنبال نخواهد داشت . ارد بزرگ



شاهنامه فردوسی خردمند ، راهنمای من در طول زندگی بوده است . نادر شاه افشار



اگر به انسان ها شخصیت و فرصت ابراز عقیده بدهید، پاداش و امکان مشارکت بدهید، رشد خواهند کرد و اندیشه های ناب خود را بیرون خواهند ریخت . رابرت اسلاتر



اهل سیاست پاسخگو هستند ! البته تنها به پرسشهایی که دوست دارند ! . ارد بزرگ



رقابت تا زمانی پسندیده است که کار را به حسادت نکشاند. رنه دکارت



فراموش نکنیم که ما به سخنان یک طرف دعوا گوش کرده ایم آخر کتابهای اسمانی را خدا نازل کرده . سامیوئل باتلر



خودت باش شاید بدترین پندی باشد که به بعضی ها می توان داد . تام سامسون



ابله همیشه به دنبال بزرگ تر از خود می گردد ، که او را تحسین کند. بوالو



نگاه مردان کهن ایستا نیست آنها دورانهای آینده را نیز به خوبی می بینند . ارد بزرگ



معنی زندگی را در قدرت باید جستجو کرد ، هرلحظه از زندگی، ما باید هدف عالیتری داشته باشیم . ماکسیم گورکی



افسوس ... یگانه سؤالی که هیچکس نمی تواند پاسخی به آن بدهد این است ؛ سعادت چیست ؟ . برادلی



مردان و زنان کهن در راه رسیدن به هدف ، یک آن هم نمی ایستند . ارد بزرگ



در غرب دلبستگی ما به موفقیت باعث سست شدن ما در خطر کردن می شود. آنچه از این خطر کردن می آموزیم به آن موفقیت می ارزد. و این ترس از شکست است که تعیین می کند که بیاموزیم یا نه؟ . پارکر پالمر



خطا فرصتی است که هوشمندانه تر باشیم . هنری فورد



برآزندگان گرما بخشند ، سخن و گفتار آنان راه روشن آیندگان است . ارد بزرگ



هر چه شما را نمی کشد شما را قوی تر می کند . مارلون براندو



پاکدامنی و استفامت از تمام پیمانها و سوگند ها محکمتر است . مادام نکر




من هفتصد بار اشتباه نکردم. من یک بار اشتباه نکردم من زمانی موفق شدم که هفتصد راهی را که موفقیت آمیز نبود اصلاح کردم. هر گاه راهی را که عمل نمی کرد حذف کردم راهی را پیدا کردم که کار می کرد . توماس ادیسون



فرمانروا اندیشه خویش را درگیر رخدادهای کوچک نمی کند . ارد بزرگ



هر گاه خبر های بد را به عنوان یک نیاز به تغییر و نه یک خبر منفی پذیرفتید شما از آن شکست نخورده اید بلکه از آن چیزهای تازه آموخته اید . بیل گیتس



باید راهی جست در تاریکی شبهای عصیان زده سرزمینم همیشه به دنبال نوری بودم نوری برای رهایی سرزمینم از چنگال اجنبیان ، چه بلای دهشتناکی است که ببینی همه جان و مال و ناموست در اختیار اجنبی قرار گرفته و دستانت بسته است نمی توانی کاری کنی اما همه وجودت برای رهایی در تکاپوست تو می توانی این تنها نیروی است که از اعماق و جودت فریاد می زند تو می توانی جراحت ها را التیام بخشی و اینگونه بود که پا بر رکاب اسب نهادم به امید سرفرازی ملتی بزرگ . نادر شاه افشار



فرمانروایی که نتواند جلوی بیداد بزهکاران و چپاولگران را بگیرد شایستگی گرداندن کشور را ندارد . ارد بزرگ



خط مستقیم نه تنها در هندسه ، بلکه در اخلاقیات هم کوتاهترین راه است . راحل



انسان فرزند کار و زحمت خویش است . داروین



شجاعت حقیقی ،موفق شدن بر شداید زندگی است . ناپلئون



آنچه هستید شما را بهتر معرفی می کنید تا آنچه می گویید. بزرگمهر



انتخابات مکان شعبده بازی دیوان سالاران نیست ! . ارد بزرگ



انسان فرزند کار و زحمت خویش است . داروین


بخشندگی،انتشار بوی خوش بنفشه بر ته کفشی است که لگدمالش کرده است . مارک تواین



زندگی ات را قربانی چیزی مکن،همه چیز را قربانی زندگیت کن . اشو



دودمانی که بزرگان و ریش سفیدانش خوار باشند ، به کالبد بی جانی ماند که خوراک جانوران دیگر شود . ارد بزرگ



از اشتباهات خود شرمنده نشوید و آن را جرم ندانید . کنفسیوس



در حقیقت موفقیت حاصل یک درصد کار است که خود از 99 در صد خطا حاصل شده است . سوشیرو هوندا



انتخابات پرشگاه سیاسیون برای رسیدن به دستگاه دیوانی نیست اینجا خواست توده آدمیان برای درمان ناراستی هاست . ارد بزرگ



رهنومد های مشخص بطلبید تا کامیاب گردید . اسکاول شین



چه غصه هایی بخاطر اتفاقات بدی که هرگز در زندگی ام پیش نیامد خوردم . میکل آنژ



هرگز نمی توان با آدمهای کوچک کارهای بزرگ انجام داد . سیسرون



با داشتن اراده قوی مالک همه چیز هستید . گوته



گِره های که به هزار نامه دادگستری باز نمی شود ، به یک نگاه و یا ندای ریش سفیدی گشاده می گردد . ارد بزرگ



اراده قویست که به همه قوای دیگر حکمرانی می کند . بشرطیکه ما آنرا با قوه عقل هموار سازیم . دوفون



اختلاف نظر وقتی خوشایند می گردد که دو طرف به منظور کشف حقیقت ، دوستانه به جر و بحث بپردازند . مناظره وقتی شکنجه آور است که یک طرف سعی کند به زور حرف خود را به کرسی بنشاند . ف – و – رابرتن



انتخابات نیاز به هنجاری خردمندانه دارد خردی که باور همه نخبگان آزاد اندیش کشور باشد . ارد بزرگ



آرزو ریشه حیات ماست . اگرچه ای ریشه حیات ما را به تدریج می سوزاند . ولی همین ریشه مایه زندگی است . نیچه



اگر خوب دقت کنید موضوع راز قدرت نیات ما تنها باید چشمهایمان راخوب با کنیم و نگاه کنیم می توانید مصداق قانون جاذبه را ببینید بیشتر ازبیمار حرف می زند خودش بیمار است بیشتر از ثروت حرف می زند ثروتمند است درواقع تمام چیزهایی شما تجربه می کنید . جان دمارتینی



هر اقدام بزرگی ابتدا محال به نظر می رسد . کارلایل



ریش سفید داراترین به اندیشه است نه به دارایی و اندوخته . ارد بزرگ



ایده ها الگوهای ازلی ای هستند که در قلمرو ذاتها یا هستی های حقیقی وجود دارند که آدمیان تنها هنگامی که خود را از توجه به جزئیات ، در اینجا و اکنون (مکان و زمان) فارغ سازند وارد آن قلمرو می شوند . شوپنهاور



فعالیت تازه و جاندار تنها راه غلبه بر فلاکت است . گوته



آنگاه که آدمی (( چرایی / غایت چیست )) زندگی خویش را می شناسد ؛ آنگاه است که او از هر (( چگونه ؟ )) آسوده خاطر می شود. آدمی مشتاق نیکبختی نیست ؛ تنها انگلیسی چنین است . فردریش نیچه



ابلهان در سرزمین های کوچک همواره سنگ کشورهای بزرگ را به سینه می زنند و هم میهنان خویش را تشویق به بخشش میهن و ناموس خود می کنند . ارد بزرگ



تجربه به معلم سختگیری است . او اول امتحان میکند و بعد درس می دهد . کارایل



سرنوشت خود را با افکار تعیین کنید. کارایل



ادب با پول ، دانش و آموزش بدست نمی آید ادب دارای ریشه است ریشه ایی به بلندای تاریخ . ارد بزرگ



سخن گفتن یک نوع احتیاج است ولی گوش دادن هنر . گوته



دهان زشتگوی را باید با خاموشی وقار بست . فرانسیس بیکن



بخشندگان فرمانروایان بی تاج و تخت میانه مردمند . ارد بزرگ



شما نمیتوانید با قصد انجام یک کار به شهرت برسید . هنری فورد



افعی مهیب را دسته ای مورچه از پای درمیآورند. مثل ژاپنی



دانایان با عمل زندگی میکنند،نه با اندیشه عمل . کارلوس کاستاندا



گردن کشی آدمیان ، ریشه در ریزی و خردی میدان اندیشه آنان دارد . ارد بزرگ



تاریخ سیر خود را بر زندگی مردان بزرگ بنا نموده است . کارایل



ایمان نیروئی است فراتر از منطق. اچ.ال. منگن



ای پسر هرچند تو جوانی , پیرو عقل باش , نگویم جوانی مکن , لیکن جوانی خویشتن دار باش و از جوانان پژمرده مباش.چنانچه ارسطالیس می گوید جوانی نوعی از جنون است . قابوسنامه



آنانکه از رسیدن به ریشه ها هراس دارند ، در روزمرگی دست و پا می زنند . ارد بزرگ



دشمنانت را خوب گوش بسپار که هیچکس بهتر از آنها عیبهای تو را گوشزد نمیکنند . بنیامین فرانکلین



زرتشت به وسیله فلسفه خود بشر را از بار سنگین مراسم ظاهری آزاد ساخت و اساس آئینش را بر آموزشهای اخلاقی نهاد . رابیندرانات تاگور



هر بدی میتوانی به دشمن نرسان که ممکن است روزی دوستت گردد و هر سری داری با دوستت در میان نگذار که ممکن است روزی دشمنت گردد . سعدی



میندیش که دیگران ، تو را به آرمانت خواهند رساند . ارد بزرگ



هر که از سرنوشت دیگران پند نگیرد دیگران از سرنوشتش پند خواهند گرفت . بزرگمهر



دوصد گفته چون نیم کردار نیست . ضرب المثل فارسی



برای شاد کردن دیگران ،آرزوهایشان را بفهم . اپیکور



انسان بندی ست بسته میان حیوان و ابر انسان. بندی بر فراز مغاکی . فردریش نیچه



پیش نیاز رسیدن به دلیری و بی باکی ، یافتن آرمان و خواسته ای هویدا است . ارد بزرگ



در واقعیت امر همهء انسانهای بالغ بمانند کودکانی در پشت نیمکت مدرسه در ماه اگوست(مهر در ایران)هستند! . جانیکن إورلاند



بسیارند کسانی که قادر به انجام کاری هستند اما نمی توانند بیشتر از این که هستند باشند!!! . جاکوب ولمان



عظمت مردان بزرگ از طرز برخوردشان با مردات خرد آشکار می شود . کارلایل



آموزه ای پدید آمد و باوری در کنارش : همه چیز پوچ است ؛ همه چیز یکسان ؛ همه چیز رو به پایان ! . فردریش نیچه



سختی های بزرگ به آدمی نیرویی دو چندان می بخشد . ارد بزرگ



خوشرفتار کسی است که بتواند با ادمهای بد رفتار سازش کند . فرانسو



حقیقت داروی تلخی است که ثمرات شیرینی دارد . گاندی



درست حرف بزن و یا عاقلانه سکوت کن . ولز هربرت



آدمیانی اندک ، تنها به هدف می اندیشند ! و بسیار کسان که هدفشان جز خانه نشین کردن همان گروه و دسته کوچک نیست . ارد بزرگ



دشمن کوچک وجود ندارد . بنیامین فرانکلین



شما بدون تسلط بر خود نمی توانید فاتح دیگران باشید.کیم وو چونگ



دروغ مانند برف است هر چه آن را بگردانی بزرگتر میشود . مارتین



گیتی در جنگ و آوردی بزرگ در گردش است . اندیشه و تلاش خردمندان از یک سو و پوزخند اهریمن و روان دیوپیشگان از سوی دیگر ، معرکه این جهان گذارا است . ارد بزرگ



اگر تو را دشمنی باشد دلتنگ مشو که هر که را دشمنی نباشد بی قدر و بها باشد . قابوسنامه



کم دانستن و پر گفتن مثل نداشتن و زیاد خرج کردن است. ناپلئون


خدا به ما دو گوش داده و یک زبان یعنی دوتا بشنو و یکی بیشتر نگو! . بتوس



خنده بهترین سلاح جنگ با زندگی است . آناتول فرانس

خوشبختی در خانه شماست بیهوده آن را در باغ همسایه مجویید . مارک اورل

نرمش و سازگاری با گیتی از هر کمین دلهره آوری ، رهایی مان خواهد بخشید . ارد بزرگ

استاد پرورنده روان است ، و پدر مادر پرورش دهنده جان . قابوسنامه

یوگا پیام خرد است و بشریت وارث این پیام . دالایی لاما

برآزندگان به گفتار سخیف و کم ارزش زندگی خویش را تباه نمی سازند . ارد بزرگ

شما نمیتوانید با تنفر داشتن از دیگری خودتان را به خدا نزدیکتر کنید، چه معتقد باشید که این خشمی بجاست و یا نه. رابطه میان روح - که شما هستید - و خدا بر اساس عشق است. و جاییکه عشقی پاک وجود دارد، هیچ جایی برای هیچ نوع خشمی وجود ندارد. سری هارولد کلمپ

حقیقت زندگی این است که همه ی انسانهایی را که با آنها در تماس هستیم شاد کنیم. دیپاک چوپرا

سردمداران ناشایست ترسشان از ناکارآمدیشان نیست ، دوری از فرمانروایی آنها را می ترساند ! . ارد بزرگ

هرکه سخن نسنجد از جوابش برنجد. سعدی

اگر می‌بینی کسی به روی تو لبند نمی‌زند علت را در لبان فرو بسته ی خود جستجو کن. دیل کارنگی

شیرینی یکبار پیروزی به تلخی صد بار شکست می‌ارزد. سقراط

آن کس که آفرینندگی و نو آفرینی می خواهد. در نیک یا بد. ناگزیر نخست می باید با نیست و نابود کردن ارزشها آغاز کند . فردریش نیچه

منبع :
http://arezoha110.mihanblog.com/post/444

دانشمندان خورشید را تکثیر می‌کنند

با هدف دستیابی به انرژی پاک
دانشمندان خورشید را تکثیر می‌کنند
دانشمندان قصد دارند با هدف دستیابی به انرژی پاک ، با شلیک پرتوهای لیزر به یک گلوله کوچک هیدروژن، انرژی خورشید را تکثیر کنند.
http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/img/daneshnameh_up/2/24/Sakhtarekhorshid.jpg

به گزارش ایرنا ، روزنامه «تایمز لندن» روز یکشنبه نوشت: فیزیک دانان «مرکز ملی احتراق» در «لیورمور» واقع در آمریکا می گویند: آزمایشات گداخت هسته ای می تواند ، یک منبع انرژی پاکیزه در اختیار جهانیان قرار دهد.

دانشمندان گفتند: این گلوله هیدروژن با 192 پرتو لیزر (با قدرت 500 تریلیون وات) هدف قرار می گیرد. این میزان هزار برابر انرژی شبکه ملی برق آمریکا است.

«اد موسس» مدیر این مرکز ابراز امیدواری کرد: این آزمایشها نشان دهد امکان تولید انرژی بیشتر وجود دارد و گداخت می تواند یک منبع تامین انرژی بدون کربن باشد.

http://www.parsiblog.com/PhotoAlbum/khorshid3000/93D_earth_sun.jpg


دانش ساخت نیروگاه های انرژی گداخت که می تواند جایگزین پاکیزه ای برای سوخت های فسیلی باشد، دستکم به 25 سال زمان نیاز دارد.

سوخت این نیروگاه ها از اتم های هیدروژن استخراج شده از آب دریا تامین می شود تا برق فاقد کربن با کمترین زباله های رادیواکتیو تولید کند. با پایان عمر ذخایر فسیلی جهان ، بشر به مسیر های جایگزین مناسبتری می رسد بقول ارد بزرگ : اندیشمندان همواره بدنبال پیدا کردن راهی مناسب برای بهبود زندگی آدمیان هستند .

باید با آرامش به آینده امیدوار بود و به قدرت بالنده ذهن بشر ایمان داشت و آن را برای کشف ناشناخته ها بکار گرفت .



http://khorramdin.persiangig.ir/image/khorshidkhanoom.jpg




منبع :

http://forum.p30pedia.net/showthread.php?p=124194

خوب زندگی کردن هنر است

آمار بالای خودکشی، افسردگی، طلاق، اعتیاد، اختلالات روانی، قتل و … در کنار مهم‌ترین عوامل مرگ و میر یعنی بیماری‌های قلبی- عروقی، سوانح و حوادث، گویای این امر است که زندگی سالم به «زیستن دشوار» تبدیل شده است. پیچیدگی روابط و مناسبات انسانی، نفوذ و گسترش وسایل ارتباط جمعی، تنوع در مصارف زیستی و فرهنگی به همراه افزایش جمعیت و مطالبات آنان و مهم‌تر از همه تغییرات ایده‌آل‌ها و آرمان‌های بشر امروزی، زیستن را از وضعیت همگون و ساده به وضعیتی ناهمگون و پیچیده تبدیل کرده است.

این وضعیت اگر چه از سویی به تحولات پرشتاب و پیچیده ی جامعه ی مدرن ربط دارد ، اما از سویی دیگر و مهم‌تر از آن به ناکارآمدی نهادهای سنتی خانواده، نظام آموزشی و سایر نهادهای فرهنگی‌ ما برمی‌گردد. نظام خانوادگی و آموزشی ما نتوانسته خود را با تحولات ارزشی، فرهنگی و تکنولوژیکی جامعه ی جدید وفق دهد. این امر ضمن این که از شکاف نسل‌ها تأثیر پذیرفته بر عمق این شکاف نیز افزوده است. بخشی از نابسامانی‌های خانوادگی و چالش‌های تربیتی که در درون خانواده‌های ایرانی در رابطه با فرزندانشان وجود دارد به ناآگاهی و نداشتن تجربه و مهارت‌های زیستن در جامعه ی مدرن بر می‌گردد که خود بزرگسالان به آن دچار هستند!

در حقیقت نسل جدید به دلیل فقر آگاهی و اطلاعات نسل پیشین نسبت به تحولات زندگی جدید دچار آسیب می‌شود. نهادهای فرهنگی و مدنی نیز به دلیل همین ضعف نمی‌توانند کمبودها و کاستی‌های نظام خانوادگی را جبران کنند. به عنوان مثال نظام آموزشی ما تنها مبتنی بر پرورش هوش ذهنی استوار است و به هوش اجتماعی و عاطفی توجهی ندارد. چه بسا نخبگان و تیزهوشانی که در رشته ی علمی خود سرآمدند اما در حل مسایل روزمره ی زندگی خود باز می‌مانند . مثلاً با یک شکست عاطفی در هم می‌ریزند و احساس عجز می‌کنند یا در مطالبه ی حقوق اجتماعی خود ناتوانند.
زندگی مدرن، متنوع وپیچیده است و به مهارت‌هایی فراتر از آن چه که خانواده‌ و مدرسه به انسان می‌آموزد نیازمند است.مهارت‌هایی که فراتر از تامین بهداشت روانی و ایمن کردن فرد در برابر آسیب‌های روانی- اجتماعی، به او بیاموزد که چگونه از زندگی لذت هم ببرد. این هدف و توانایی در زندگی پیچیده مدرن امروزی، هنری بس گرانبهاست .

مهارت‌های زندگی Life skills را می‌توان در سه معنی یا شیوه ی زیستن تقسیم کرد:

۱- مهارت‌های مربوط به امرار معاش مانند این که چگونه فرد مشغول کار شود.
در این مرحله با افزایش سطح دانش و معلومات شهروندان، آنها را برای کسب یک حرفه ی ویژه در جامعه آماده می‌سازیم. این توانایی نه تنها چرخه ی معیشت افراد را می‌چرخاند بلکه در تأمین سلامت روانی و اجتماعی آنان تأثیر مثبت می‌گذارد.
به هر حال کار و تلاش نماد زنده بودن و زندگی است به قول ارد بزرگ :آنکه زندگی بدون رنج و تلاش را برمی گزیند پیشاپیش مرگ خویش را نیز جشن گرفته است .
۲- مهارت‌های مراقبت از خود مانند مصرف‌غذاهای سالم،ورزش و…
این مهارت‌ها به حفظ و نگهداری سلامت جسمانی افراد یاری می‌رساند. به خاطر بسپارید که این مهارت‌ها کم‌ارزش و بی‌اهمیت نیستند. سلامت روان و سلامت اجتماعی بر پایه‌های سلامتی جسمی استوار است. مصداق این سخن همان ضرب‌المثل معروف است که «عقل سالم در بدن سالم است».

۳- مهارت‌هایی که برای پرداختن به موقعیت‌های پرخطر زندگی، آموزش داده می‌شوند.
مانند توانایی نه گفتن در مقابل فشار جمع جهت استفاده از مواد مخدر، توانایی مقابله با افسردگی در موقعیت‌های دشوار زندگی، کنترل خشم و عصبانیت و … در واقع مهم‌ترین بخش از آموزش مهارت‌های زندگی به این قسمت مربوط می‌شود و منظور ما دراین مقاله نیز اهمیت و ضرورت این بخش از مهارت‌های زندگی است. با این توصیف مهارت‌های زندگی، مهارت‌هایی هستند که برای افزایش توانایی‌های روانی، اجتماعی افراد آموزش داده می‌شوند و فرد را قادر می‌سازند که به طور موثر با مقتضیات و کشمکش‌های زندگی روبه رو شود، به عبارت دیگر هدف از آموزش مهارت‌های زندگی، افزایش توانایی‌های روانی- اجتماعی و در نهایت پیشگیری از ایجاد رفتارهای آسیب زننده به بهداشت و سلامت و ارتقای سطح سلامت روان افراد است.

مهارت‌های زندگی، دارای پنج حوزه اصلی است:

۱- مقابله با هیجان‌ها و استرس‌ها
۲- خودآگاهی همدلانه
۳- ارتباطات اجتماعی و ارتباطات بین فردی
۴- تفکر خلاق و تفکر نقادانه
۵- تصمیم‌گیری و حل مساله

و خلاصه اینکه به قول ارد بزرگ : ساده باش ، آهوی دشت زندگی ، خیلی زود با نیرنگ می میرد


منبع :

خوب زندگی کردن هنر است

سخنان بزرگان در مورد زن و مرد

به ندرت مردي پيدا مي شود كه بدون شاهد، عمل خيري را انجام دهد.((سه نگ))

براي يك مرد هيچ شكنجه اي بالاتر از آن نيست كه به او ترحم كني.((ناپلئون بناپارت))

بيازماييد مرد را به فعل او نه به قول او.((افلاطون))

مرد آنچه را مي داند، مي گويد و زن آنچه را كه خوش آيند شنونده است.((ژان ژاك روسو))

قمار، مشروب و زن بد، خنده را از لبان مرد دور مي كند.((مثل انگليسي))

مرد بزرگ يكطرفه قضاوت نمي كند.((كنفوسيوس))

نقص مهم امپراتوريهاي بزرگ دنيا اين بود كه قوانين را مغزهاي قوي براي مردان قوي مي نوشتند و ضعف بشر را در نظر نمي گرفتند.((آناتول فرانس))

ثروتمند شدن يا زناشويي، هيچگاه تضميني [ =پاينداني ] براي رهايي از نگراني نيست. حتي ممكن است از ميزان آسودگي شما بكاهد.((شري كارتر اسكات))

همه مردان بزرگ در پشت دانايي خود داراي دلي كودكانه هستند.((مثل چيني))

مرد بزرگ كسي است كه در سينه خود قلبي كودكانه داشته باشد.((سيسرون))

مرد عاقل همواره نه نكته را در نظر دارد : روشن ديدن، خوب گوش دادن، مهربان سخن گفتن، آداب داشتن، راستگو بودن، انجام وظيفه كردن، پرسيدن هنگام ترديد ، خود را از خشم دور نگاه داشتن و در عين موفقيت، عادل و منصف بودن.((كنفوسيوس))

مرد بزرگ به خود سخت مي گيرد و مرد كوچك به ديگران.((كنفوسيوس))

مرد بزرگ دير وعده مي دهد و زود عمل مي كند.((كنفوسيوس))

مرد بزرگ با روي خوش رد مي كند و مرد كوچك با روي ترش مي پذيرد.((كنفوسيوس))

مرد بزرگ دلسوزي و پريشاني نشان نمي دهد، عاقل است و ترديد ندارد، شجاع است و نمي ترسد.((كنفوسيوس))

مرد بزرگ از صفات خوب ديگران استفاده مي كند، نه از صفات بدشان سوء استفاده.((كنفوسيوس))

بزرگي مردان بزرگ از طرز رفتارشان با مردان خرد آشكار مي شود.((توماس كارلايل))

آخرين عضوي كه در وجود يك زن مي ميرد، زبان اوست.((مثل هندي))

خرابي كار يك مملكت از دو چيز است : نداشتن مردان عالم و لايق و نبودن آنها بر سر كارهاي مملكت.((فرانسوا ولتر))

مردي كه خصلت نيك دارد، هرگز تنها نمي ماند؛ زيرا هميشه دوستاني براي خود پيدا مي كند.((كنفسيوس))

سختيهاي بزرگ، مردان بزرگ مي سازد.((جان‌ اف‌ كندي‌))

ايمان به حقيقت را هدف و مقصد اساسي زندگي خود قرار دادن و تكاليف را از روي وجدان به جا آوردن، طبع مرد را بلندتر و كاملتر مي سازد. يكي را دوست داشتن و حيات او را آرزو كردن و ديگري را دشمن داشتن و مرگ او را خواستن، ناگزير طبع آدمي را تاريك مي سازد.((كنفوسيوس))

زن عاقل به تربيت همسرش همت مي گمارد و مرد عاقل اجازه مي دهد كه زنش او را تربيت كند.((مارك تواين))

زنها علاقه زيادي به رياضيات دارند، زيرا آنها سن خود را تقسيم بر دو و بهاي لباسهايشان را ضرب در دو و حقوق شوهرانشان را ضرب در سه مي كنند و پنجاه سال هم بر سن بهترين دوستان خود مي افزايند.((مارسل آشار))

زن خوب زني است كه از همه اشياء قيمتي و مدرن خانه براي شوهرش باارزش تر باشد.((اقليدس))

دوستي، ازدواج دو روح است و در آن، ترك كردن و طلاق جايز نيست.((فرانسوا ولتر))

زن هميشه سن خود را از تاريخ ازدواج حساب مي كند، نه تاريخ تولد.((ارهارد))

سرانجام كشف شد كه دارنده بيمارترين افكار و خشن ترين قلبها مرداني هستند كه زود به زود عاشق مي شوند.((روسكين))

براي تحمل سختيهاي زندگي بايد عاشق چيزي بود، كاري، زني، آرماني و ... .((ماركوس آنا))

تاريخ، سير خود را بر زندگي مردان بزرگ بنا نموده است.((توماس كارلايل))

اين ديدگاه اشتباه است كه بپنداريم مرد توانا فرزندي مانند خود خواهد داشت.((اُرد بزرگ))

زيباترين خوي زن، نجابت اوست.((ارد بزرگ))

قلب زن پرتگاهي است كه ژرفايش را نمي توان تخمين زد.((لافونتن))

در آغاز هر كار مهم يك زن وجود دارد.((لافونتن))

براي ازدواج كردن بيش از جنگ رفتن شجاعت لازم است.((كريستين))

به نظر من، ما روزي خواهيم مرد كه نخواهيم و نتوانيم از زيبايي لذت ببريم و درصدد نباشيم آن را دوست بداريم.((آندره ژيد))

مرد بزرگ تنها به خود متكي است و جز از خود، از هيچكس چيزي طلب نمي كند. اما مردان كوچك از ديگران توقع دارند.((پاتريك هانري))

زن مانند شيشه ظريف و شكستني است. هرگز توانايي مقاومت او را نيازماييد، زيرا ممكن است شيشه ناگهان بشكند.((ميگوئل سروانتس ساآودِرا))

مرد جنگي بهترين و مناسب ترين سفير و سياستمدار براي دولت به شمار مي رود.((كرامول))

پند آموز است ماجراي مردي كه زمين را مي كاويد تا ريشه هاي بي ثمر را از دل آن بيرون كشد، اما ناگاه گنجي بزرگ يافت؟!((جبران خليل جبران))

اراده مرد، باعث خوشبختي اوست.((شچدرين))

مرد شجاع هميشه آخر از همه به خود مي انديشد.((ويلهلم تل))

ازدواج مثل اجراي نقشه جنگي است كه اگر انسان يك مرتبه اشتباه كند، كارش تمام شده و ديگر به هيچ وجه جبران نمي شود.((بورنز))

مردي كه اشتباه نكند، ارزش كارهاي بزرگ را نخواهد داشت.((ادوارد فيليپس))

زن وقتي كه دوست بدارد، جز محبوب خود چيزي را نمي بيند و هرچه عاطفه، مهرباني و نوازش و فداكاري دارد، تنها براي او به كار مي برد.((آلفونس دوده))

اراده از آن مرد كور نيرومندي است كه بر دوش خود مرد شل بينايي را مي برد تا او را رهبري كند.((آرتور شوپنهاور))

زن، يگانه وجودي است كه حقيقت عشق پاك را مي شناسد.((فريدريش شيلر))

منبع :
http://ramuzi.com/index.php?option=com_content&view=article&id=459:-------4&catid=16:nokat&Itemid=27

دیدگاه مسعود اسپنتمان درباره فلسفه ارد بزرگ ( فرهمندی )

ارد بزرگ میگوید آدمهای فرهمند به نیرو و توان خویش باور دارند

همی تافت ز او "فر" شاهنشهی / چو ماه دو هفته ز سرو سهی

به "فر" جهاندار بستش میان / بر گردن برآورد گرز گران

کمر بست با "فر" شاهنشهی / جهان گشت سرتاسر او را رهی (فردوسی بزرگ)

با واژه ی "فره" نخستین بار در اوستا آشنا میشنویم و در سرچشمه های پهلوی و نیکونبشتار فردوسی پاکزاد با آن خوی میگیریم. گفتار درباره ی فره میتواند نهند کتابی سترگ باشد. از این رو در کوتاه نبشته ی روبرو نمیتوان بونده آن را پرداخت کرد.

فره در زبان پهلوی Xvarrah، در فارسی میانه پهلوی Farrah در چم نیکبختی، شکوه و درخشش است. "فره" نیروی کیهانی و ایزدی نیز هست. در اوستا از دو گونه فره نام برده شده است؛ یکی "فر ایرانی" یا "ائیریانِم خوَرنَه" و دیگر "فر کیانی" یا "کوائینیِم خوَرنَه". در بندهای یک و دو از "اشتاد یشت" آمده که فر ایرانی از ستور و رمه و دارایی و شکوه برخوردار است و بخشنده ی خرد و دانش و در هم شکننده ی ناایرانیها است. در "زامیاد یشت" نیز آمده است که چگونه فر ایرانی نوبنو، از آنِ ناموران و پادشاهان و پارسایان گردید و آنان از پرتو آن رستگار و کامروا شدند. این فر همیشه از آنِ ایرانیان بوده و تا پدیداری سوشیانت و دامنه ی رستخیز از ایران روی برنخواهد تافت.. ایرانیان پس از اسلام فره را با "روان" به نادرستی یکی دانسته اند.

به هر روی، فره از آغاز باشندگی انسان با وی بوده است، با او به شکار میرود و او را شاهنشاه رمگان میسازد.

"فره" آن نیروی مینوی است که فرد را توانا میسازد فراتر از هستی و توانایی خویش دست به انجام اَبَرکارها بزند و با این کار خویشتن را در گروه خود ویژه سازد.

فرهمند در آغاز تاریخ، کسی بوده که در تنگناهای نخستین زندگی آدمی، با نیروی جان و روان خویش راهگشای سختیها بوده است. او یک شکارچی، یا یک پزشک بوده که آدمی نخستین را از شر درندگان و خشکسالی و بیماری رهانیده است.

فره در ایران (به ویژه در شاهنامه) نیز سرگذشتی همسان با تاریخ آدمی دارد. کیومرث و هوشنگ و تهمورث زینوند راهبری فرهمندانه ای بر زیردستان دارند. آنها ازین رو فرهمندند که نیازهای نخستین آدمی را توانسته اند به خوبی برآورده کنند. کیومرث و هوشنگ (در چمِ سازنده خانه خوب) خوراک و پوشاک و خانمان و آتش را به ارمغان می آورند. تهمورث نیز در جنگ با دیوان، رامش و امنیت همچنین دبیره و نوشتن را ارمغان میدهد. آنها فرهمندند ازین رو که "به نیروی خویش باور دارند" آنها همانند نیاکان نخستینشان سیماچه(ماسک) ای به چهره میزنند و "من" خود را برای یاوری قوم خویش گسترش میدهند.

گونه ای دیگر از فرهمندان، شکارچیان و جادوگران قبیله بودند که با زدن سیماچه شیر به چهره، به شکار میپرداختند، نه اینکه به شیر بودن وانمود کنند، آنها واقعا باور داشتند که شیر هستند. آنها نخستین خودآگاهانند.

فرهمندی جنگاوران، همیشگی نبوده است، چرا که در روزگار آشتی نیازی به جنگجویان نبوده است، به همین شوند شاید فرهمندی پادشاه و پیرو آن سامانه ی شاهنشاهی در ایران از زمانی رسمی و روزمره میگردد که آریاییان بر دیوان جنگجو چیره میگردند و به همین شوند کشور نیاز به جنگجویانی همیشگی پیدا میکند تا رایش و نظم را در جامعه برقرار سازند . یعنی در زمان جمشید..

البته فراموش نکنیم در سرزمینهایی که چهره روشنی از خداوند دارند، فره، ارمغانی ایزدی به شمار می آید. و همین نکته موجب گمراهی بسیاری از پژوهشگران نوین ایران گشته است. آنها میپندارند فرهمند با زور بر مردمان چیره گشته و از برای نگاهبانی از جایگاهش، باشندگی خود در پایگاه رهبری را به خداوند نسبت میدهد... و به نادرستی نمونه هایی می آورند در حالی که حقیقت به وارون اندیشه ی آنهاست. فرهمند از آن روی فرهمند است که برترین قوم خویش در راهبری است، گرچه فرمانروایی او بر مردمان از حق حاکمیت مردم زیردست وی چنانکه در الگوی باختریان است شالوده نمیگیرد اما او اگر نتواند خویشکاری اش در برآوردن آرزوها و خواسته های مردم را به سرانجام برساند، دیگر فرهمند نیست. همچنین فرهمند اگر بیدادگری کند، فره اش از وی جدا میگردد. همچون جمشید و کاووس که فر از آنها سه بار میگسلد. یا نوذر که راه بیدادگری میپوید و مردم بر وی میشورند.

دیدگاه خوب مردم بزرگترین پشتیبان برگزیدگان است (اُرُد بزرگ)

فره و فرهمندی در اندیشه ی ایرانی با آنچه در باختر بدان "کاریزما" میگویند تفاوت بزرگی دارد. در حالی که در باختر زمین "فره" را چونان نیرویی شگفت آور اما بی هیچ بارِ اخلاقی نیک و بد میشناسند، در ایران، فرهمندی بارِ اخلاقیِ نیک دارد. به گفته ی دیگر؛ در فلسفه ی باختر، ماکس وِبِر حتا دزدان دریایی را گونه ای از فرهمندان میشمارد چرا که آنها توانسته اند فراتر از پیروی از سنت و دیوانسالاری، دست به انجام کارهای قهرمانی بزنند. اما در اسطوره های ایران آمده است هنگامی که فره سه بار از جمشید به پیکره ی مرغی (وارَغنَ) گریخت، ضحاک و افراسیاب بدکردار هر چه تلاش کردند نتوانستند آن را بدست آورند.

یا این که در فرهنگ باختر، نمونه فره را در افرادی میتوان دید که با جذبه ی سخنان خویش گروهی را گِرد آورد بر آنها فرمانروایی میکنند. این در حالی است که در ایران فره تنها از آنِ کسانی خواهد بود که با داشتن نژاد کیانی و با انجام کردارهایِ بسیار نیک از سوی مردم و ایزد فره بدو داده شود.

اُرُد بزرگ همنوا با اندیشه ی ایرانی به درستی بر این باور است که "فرهمندی به توش و توان آدمی بستگی دارد". زیرا فرهمندی فرمانروا، نهادی برای مشروعیت همیشگی وی نیست. به وارون مشروعیت دیوانسالارانه یا سنتی که آدمی را برای همیشه در یک جایگاه نگه میدارند، انسان فرهمند برای آنکه جایگاه خویش را از دست ندهد، نیاز به اثبات هر روزه و همیشگی خود دارد، و هنگامی که یک بار نتواند خویشتن را اثبات کند، از دید مردم او دیگر فرهمند نیست. به همین شوند:

"آدمهای فرهمند و خودباور به دنبال کف زدن مردم نیستند، آنها به شکوه و ارزش کار خود باور دارند (اُرُد بزرگ)" زیرا نیروی آنها برآمده از خویشتنِ خویشتن است نه در کف زدنها و انگیزشهای آنیِ فرودستان.

در ایران کهن، فره با خویشکاری هر کس نسبت نزدیکی داشته است. فره ی هرکس، میزان بَوَندگی وجود اوست. این برای دینیاران برتریهای دینی، برای رزمیاران برترین هنرهای جنگی و برای کشاورزان بارور کردن زمین بوده است. در این راستا خویشکاری فرمانروای کشور در این هماهنگی و دادگری میان رزمیاران و دینیاران و کشاورزان میباشد. از آنجایی که فرمانروایی که دروغ میگوید، نمیتواند دادگری و هماهنگی میان طبقه های یاد شده را به وجود آورد، ارد بزرگ بر این باور است که: "فرمانروایی که دروغ گفت فره و شکوه خویش را به خاک سپرد"


مسعود اسپنتمان

sepitemann@yahoo.com

دیدگاه مسعود اسپنتمان درباره فلسفه ارد بزرگ (ایران)


ارد بزرگ میگوید: ایران بهشت ماست، ایران تنها بهانه ی بودن است.

اگر سر بسر تن به کشتن دهیم / از آن به کشور به دشمن دهیم

دریغ است ایران که ویران شود / کنام پلنگان و شیران شود

چو ایران نباشد تن من مباد / بر این بوم و بر زنده یک تن مباد

در باورهای ایرانیان باستان نیمکره ی بالایین زمین به هفت پاره بخش میشده است. پاره ای که به اندازه ی همه شش پاره ی دیگر بود در میان، و شش پاره ی دیگر پیرامون آن بودند. نام پاره ی مهم میانی خونیرس بود. در باختر آن سَوَه در خاور آن ارزه، دو پاره ی جنوبی فرَدَدَفش و ویدَدَفش و دو پاره ی شمالی وروبرشن و وروجرشن خوانده میشدند. از این هفت کشور گیتی، "ایران" در میانه ی جهان در خونیرس جای دارد.

برای آن دسته از ایرانیان نواندیش که خودآگاهی ملی و ملیت گرایی را ارمغان باختر در سده های کنونی میدانند بخشی از نامه ی "تَنسَر" موبدان موبد ایران در پاسخ به خرده گیریهای گشنَسب فرمانروای تبرستان بر سیاست ملی اردشیر پاپکان، را نمونه می آورم تا بدیشان اثبات شود خودآگاهی ملی در ایران دیرزمانی هستی داشته است. تنسر در این نامه، ایران را به سر و ناف و کوهان و شکم کره ی زمین همسان کرده است و با شودنهایی که می آورد، میخواهد اثبات کند ایران بهترین جای زمین و ایرانیان بهترین و برترین مردمان روی زمین اند:

«اما ایران، میان زمینهای دیگر و ناف زمین است؛ و مردم ما نیکوترین باشندگان و برترین آنها. یزدان، سوارکاری ترک و زیرکی هند و خوبکاری و صنعت روم، همه را در مردم ما آفریده است.... هر هزار مرد از لشکریان ما پیش بیست هزار تن از جنگاوران دشمن ما "با اینکه هیچگاه آغازگر جنگ نیستیم" پیروزی می یابد.... (کتاب شاهنامه فردوسی و فلسفه ی تاریخ ایران- استاد مرتضی ثاقب فر)»

در شاهنامه نیز چنین خودآگاهی ملی را در پاسخ کیقباد به پشنگ تورانی به آشکارا میبینیم:

چنین داد پاسخ: که دانی درست / که از ما نبُد پیشدستی نخست

ز تور اندر آمد نخستین ستم / که شاهی چو ایرج شد از تخت کم

نظامی گنجوی این خودآگاهی را به زیبایی می سُراید:

همه عالم تن است و ایران، دل / نیست گوینده زین قیاس خجل

چون که ایران دل زمین باشد / دل ز تن بِه بود، یقین باشد

شاعر والاتبار ما بیگمان هرگز اوستا نخوانده است، چرا که نیاکان موبد وی در دوران ساسانی نیز اوستا میخواندند اما معنی آن را به خوبی آنچه ما اکنون میفهمیم، نمیفهمیدند.

در جایی دیگر نیز میسُراید:

ترکی صفت وفای ما نیست / ترکانه سخن سزای ما نیست

آن که از نسب بلند زاید / او را سخن بلند باید

خاقانی شروانی نیز هنگامی که از ویرانه های تیسفون میگذرد با دیدن بزرگی درگذشته ی ایران زمین افسوس میخورد و میسراید: هان دل عبرت بین از دیده عِبَر کن هان / ایوان مدائن را آیینه ی عبرت دان

خیام نیشابوری نیز با افسوس میگوید:

آن قصر که جمشید در او جام گرفت / آهو بچه کرد و روبه ارام گرفت

بهرام که گور میگرفتی همه عمر / دیدی که چگونه گور، بهرام گرفت؟!

در کاخهای ویران شده ی نامداران سرزمینمان ایران میتوان هزاران هزار چشمه جاری دید. میتوان فریادهای دادگستر آنها را شنید و تنهایی را از یاد بُرد (اُرُد بزرگ). اما ریشخندسازان و روشنفکران این مرز و بوم در چند دهه پیش که متاثر از آموزه های مارکسیسم شوروی بودند به وارونِ شاعرانِ و اندیشه ورانِ کهن این مرز و بوم که با دیدن ویرانه های ایران بر دادگستری ایران باستان افسوس میخوردند، برای مردم بازگو کردند که ناله ی بردگان و ستمدیدگان دفن شده زیر دیوارهای کاخ های کهن ایران را شنیده اند، سپس اشک ریختند و خود را به سفلگی زدند. اما دریغ انکه نمیدانستند، "آنکه به سرنوشت میهن و مردم سرزمین خویش بی انگیزه است ارزش یاد کردن ندارد. عشق به میهن نشان پاکی روان آدمی ست (اُرُد)"، چیزی که از آن بی بهره بودند.

نکته ای که چنین روشنفکرانی نمیدانستند، این بود که پایستگی ایران به هر شیوه در تاریخ باید ماندگار بماند. حتا هنگامی که در زمان قاجار ایران پایمال سم ستور روس و انگلیس شده یکی از بزرگترین ایران شناسان باختر کنت دوگوبینو مینویسد: "ایران تا همیشه پابرجا خواهند ماند اما گویی این ملت بزرگ به موجب قراردادی معنوی و رازآمیز با هم پیمان بسته اند، در روبرو نیکو برخورد کنند و در پشت سر دروغ بگویند". گوبینو با هوشمندی دریافته است، آن بزرگمنشی های ایرانی که در روزگار سربلندی ایران شوند برتری ایرانی بر دیگر آدمیان شده است، اکنون نیز باید تکرار شود، حتا به بهای تقدس پیشگی و تعارفات ظاهری، تا شیرازه ی این کشور بزرگ تا همیشه پابرجا بماند. پیوستگی میان ایران و ایرانی در درازنای تاریخ مایه ی رشک نیز بوده، چنانچه سرپرسی سایکس کارگزار استعمار انگلیس با خشم میگوید: "نمیدانم چرا هر ایرانی مفلوک، آنقدر به بیابانهای ناتوان در کشت و خاک نابارور خویش میبالد؟!"

روزی سربازان کوروش از وی خواستند به شوندِ سروری وی بر همه جهان، ایرانیان را در جایی خوش آب و هواتر از ایران جایگیر کند، کوروش با مهربانی پاسخ داد: "هرگز، اگر در ایران به سختکوشی آموزش داده نشده بودیم و با زمینهای سنگلاخی آن خوی نگرفته بودیم، از کجا میتوانستیم سرور جهان باشیم؟"

همگام با گفتار کوروش؛ ایران یگانه کشوری ست که سرزمین وی با مردم آن در پیوستگی تو در توی اسطوره ای قرار دارد. کجاست آتن و اسپارت، و کجاست مصر با فراعنه اش؟ بارها و بارها در یورش ترک و تازی و مغول، ایران تهی از مردم شده، حتا نامش را نیز عوض کرده اند اما ایران ایران مانده است. از این رو "ایران تنها بهانه ی بودنِ ماست". تازیان در هنگام یورش به اهورابام ایران، هنگامی که به اهواز رسیده بودند، میپنداشتند به بهشت وعده داده شده در قرآن رسیده اند، اگر آن سیاه اندیشگان سیاه دیده ایران را چنین نیک روز دیده اند، چه کسی شک خواهد کرد که "ایران بهشت ماست"؟

ارد بزرگ میگوید: ایران سپیده دم تاریخ است...

«با امپراتوری ایران، نخستین گام را به پهنه ی تاریخ پیوسته میگذاریم. ایرانیان نخستین قوم تاریخی هستند؛ ایران نخستین امپراتوری از میان رفته ی تاریخ است. در حالی که چین و هند در وضعیت ثابت مانده اند و تا روزگار ما همچنان به شیوه ی طبیعی و گیاهی زیسته اند، تنها ایران میدان آن رویدادها و دگرگونیهایی بوده است که از زیستن سخن میگوید.... اگر امپراتوریهای چین و هند در تاریخ برای خودشان جایگاهی داشته اند تنها از دیدگاه خودشان بوده است؛ ولی از ایران است که نخست بار آن فروغی که از پیش خود میدرخشد و پیرامونش را روشن میکند سر بر میزند.... از دیدگاه سیاسی، ایران زادگاه نخستین امپراتوری راستین و حکومتی کامل است که از عناصری ناهمگن فراهم می آید. امپراتوری ایران، همچون امپراتوری گذشته آلمان و سرزمین پهناور زیر فرمان ناپلئون، امپراتوری به معنای امروزی این واژه بود؛ زیرا از کشورهای گوناگونی فراهم می آمد که هر چند به شاهنشاهی ایران وابستگی داشتند اما فردیت و عادتها و قوانین خود را حفظ میکردند (کتاب فلسفه ی تاریخ - هگل)»

در اندیشه ی ایرانی، واژه ی "مرد" در چم "مردنی و میرا" است در حالی که واژه ی "زن" از "زیستن و زندگی" ریشه گرفته است. شاید به همین شوند است ایرانیان در درازای تاریخ "ایران" را چون مادر خویش دوست دارند. چون ایران زیستندگی زن گونه ی خویش را تا ابد پایسته میداند. دید مردم ایران به کشورشان دیدی ناموس پرستانه است. نکته ی شگفت اسطوره ای در اینباره پیوند جم و جمک با آسمان و زمین ایران است. در اسطوره های کهن ایران جمشید خدای آسمان و جمک خواهر وی خدای زمین اند(چون نمونه ی گایا و اورانوس) که از پیوند میان آن دو فرزندان ایران زمین زاده میشوند. ضحاک پس از آنکه جمشید را شکست میدهد، به گونه ای نمادین جمک را (که در شاهنامه به کالبد شهنواز و ارنواز درآمده است) به شبستان خود میبرد و به او جادویی می آموزد، با این معنا که مام میهن را از آن خویش کرده است و در پایان روزگار ضحاک، پیروزی فریدون زمانی قطعی میشود که جمک را از شبستان ضحاک به آغوش خویش میکشاند.

میهن پرستی همچون عشق فرزند است به مادر (اُرُد بزرگ)

برای آن دسته از "واپسین ایرانیان" که به مرام ها و آرمانهایی چون جهان میهنی، سوسیالیسم، مارکسیسم، آنارشیسم و ... باور دارند و اندیشه ی خویشتن را با میهن پرستی در همستاری میبینند، گفته ای از ارد بزرگ را هدیه میدهم:

ارد بزرگ میگوید: «میهن دوستی دسته و گروه نمیخواهد! این خواستی است همه گیر که اگر جزین باشد باید در شگفت بود. سرافرازی کشور بزرگترین خواست همگانی ست. به آنهایی که میگویند اُرُد عشق نمیشناسد بگویید او هم عاشق شد! ...... یکبار و برای همیشه عاشق میهن پاکش "ایران" ........».

مسعود اسپنتمان

sepitemann@yahoo.com


دیدگاه مسعود اسپنتمان درباره فلسفه ارد بزرگ (کودک)

ارد بزرگ می گوید : بی پناهی و سرگردانی کودک امروز بیش از هر زمان دیگری ست


سرگردانی و بی پناهی از گونه گرایشهای سهشناک و روان-اندوخته ی آدمی است.
اندیشه ورزانی چون فروید و بیشتر یونگ پیدایش فرهنگ و تمدن را زاده ناهمسانی سرشت ساده و ناخودآگاه آغازین آدمی با زندگانی متنوع تر اوی در دوران پسین تر میدانند. زیرا آدمی در دوران زندگانی طبیعی خویش پیش از آغار زیست هاژمانی، هرگز همچون جانوری طبیعی نیست، بلکه چیزهایی میبیند و میشنود که به هیچ روی ریشه از غریزه ی ویژه-طبیعی نمیگیرند. او خوابهایی میبیند که هرگز رویکردی خودآگاهانه ندارند. آنها از هزارها سال زندگی ناخودآگاهانه سرچشمه میگیرند.، او در خود، میان ماده و مینو دوگانگی میپندارد... او دیگر میمون گذشته نیست!
ازین روست که منتسکیو، نیاکانمان را خوشبخت تر میداند، چرا که زندگانی در اجتماع هرگز نمود و الگویی همسان با زندگی در خانواده ندارد که یکی دیگر از تفاوتهای میان جان لاک و تامس هابز را آشکار میکند. در جایی که هابز، خانواده های بزرگ و جداسر از دولتها را نیز دولت میخواند، لاک میان ایجاد ناخودآگاه نهاد سنتی خانواده و ایجاد دولت اجتماعی که صد در صد خودآگاهانه چهره میگیرد ناهمسانی میبیند. ازین رو لاک سرشت طبیعی بشر را عقلانی میداند.درست به همین خاطر است که سرگردانی و بی پناهی انسان امروز بیش از هر زمان دیگرست، چرا که بیش از هر زمان دیگر بر اجتماعی شدن کودک پای میفشارند، و او بیش از هر دوره دیگر زمان کمتری را با خانواده میگذراند. خانواده از وی گرایشها و اخلاقیات ایده آلی میخواهد که جامعه ی پراگمات با آن بیگانه است.
شاید اکنون بتوانیم شوندی برای پاسخ رندانه کوروش به یونانیان بیابیم که گفت: من از کشوری که مردم آن در بازارش به هم دروغ میگویند نمیترسم.... چرا که ایرانیان از دیرباز ساختمان دولت خویش را برپایه قدرت پدرانه ساخته بودند ساختاری بر پایه اندیشه ی کدخدایی. کدخدا در اوستا و شاهنامه در معنای:
مدیر خانه- مدیر روستا- مدیر شهر- و پادشاه و حتا خدا به کار رفته است. کدخدا از پهلوی کتک خوتای گرفته شده است. ازین رو خویشکاری، از خانواده تا خویشکاری خدایی همه پیوسته با همند و زنجیره ای یگانه میسازند.

به همین شوند اورمزد برای پیروزی بر اهریمن به یاری آدمیان میبالد. از یاوری کودک در خانواده خویش تا یاوری پادشاه در کشور. مفهوم فره هم از آنجا پای میگیرد که جامعه نیاز به ویژه گرایی (تخصص) دارد. و هر خانواده در طبقه ای به خویشکاری میپردازد تا برسد به شاهی که خویشکاری اش در ایجاد دادگری و هماهنگی میان خانواده و طبقات است. همچنین ناخوشایند بودن پیشه وری و بازرگانی در میان طبقات ایرانی شاید از همین جا سرچشمه بگیرد. پس در ایران، خواستهای خودآگاهانه ی اجتماعی در پیوستگی با خواستهای طبیعی و ناخودآگاه خانواده قرار میگیرند.
جامعه غربی با همه دستاوردها و کامکاریها و حتی کوتاهی های خویش، دولت را همچون خدای مسیحی، ناظر بر آدمیان میداند و این تنها اوست که میتواند کودک را با جدا ساختن از خانواده، راهبه خویش سازد. (رویکرد غربیان در زمینه آموزش در مدرسه و جامعه، که جدایی کودک از خانواده و در پی آن، شکاف میان ناخودآگاه سنتی و خودآگاه دیوانسالارانه را در پی دارد سرچشمه هزاران بیماری روانی است)

آیا میتوانیم بر پایه آموزشهای کهن خویش، دولتی بنا کنیم که گرچه در ژرفنای خود اجتماعی است، اما هرگز از پداران و مادران نخواهد که فرزندان خود را بی سرپناه و سرگردان در دامان اجتماع بی اخلاق رها کند؟ آیا دولت فرهمند و نوین ایرانی، با دولت سکولار اما مسیحی غربی دگرگونه تر نیست؟


مسعود اسپنتمان

sepitemann@yahoo.com