۱۳۸۸ آبان ۶, چهارشنبه

به پدرم


http://www.fathermag.com/imx/daughter/father-daughter-RF5059816_Ba.jpg


به پدرم

پدر مهربونم

وقتی تو رفتی

نونهالی بودم

فقط یادم میاد

شبی سوگواری بود

ومن نمیدونستم برای چی

بعد ها فهمیدم

برا اینکه تو دیگه تو این دنیا نیستی

نمیدونم چرا رفتی

اگر تو میماندی زندگی زیبا تر بود

قلب من شاد تر بود

پشت من گرم تر بود

وقتی من به دنیا ی شما اومدم

مادرم بتو گفته بود

باز هم دختر است

و تو گفتی

دختر و پسر برای تو برابر است

افرین بر تو ای پدر

تو پیشرو زمان خود بودی

تو در ورای افکار زمان خود بودی

تو را میستایم

تو را میستایم

تو به مادر سفارش داد ی

ما را بی مطالعه به کسی نسپارد

و او هم سعی خودش را کرد

تو در غربت ما را ترک کردی

و من در غربت زندگی میکنم

ایا سرنوشت من و تو با غربت در امیخته بود؟

شعر از : شکوهه عمرانی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.